دسته : -مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل : word
حجم فایل : 92 KB
تعداد صفحات : 50
بازدیدها : 600
برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری
مبلغ : 13000 تومان
خرید این فایلدر 50 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پشینه
سازگاری
سازگاری و هماهنگ شدن با خود و با محیط پیرامون خود، برای هر موجود زنده یک ضرورت حیاتی است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموما بر محور همین سازگاری دور میزند. هر انسانی هوشیارانه یا ناهشیارانه می کوشد، نیازهای متنوع، متغیر و گاه متعارض خود را در محیطی که در آن زندگی می کند برآورده سازد(والی پور،1360). مفهوم سازگاری از پیچیدگی ها و مشکلات بسیاری برخوردار است و همانطور که در مورد اکثر مفاهیم صادق است، اختلاف نطرهای زیادی در این خصوص به چشم می خورد. در سال های اخیر ما شاهد تغییرات گسترده ای در نگرش نسبت به سلامت و سازگاری بوده ایم. انسان هر دم با مشکلاتی روبه رو می گردد، و می کوشد بر این موانع و مصائب فائق آید و گونه ای تعادل نسبی را در امور زندگی پدید آورد. این تعادل از طریق هماهنگی و ارتباط بین مشکلات و سازو کار های موجود جهت حل آن به دست می آید. ناهماهنگی در تعادل سازوکار های مشکل گشایی و یافروگشودن مشکلات در ارتباط با تهدید ها منجر به ایجاد بحران های روانی میگردد. مک گروری هر عاملی را که تعادل فرد را بر هم زند بحران نامیده است ( اسلامی نسب،1373).
هرگاه تعادل جسمی و روانی فرد به گونه ای مختل شود که حالت ناخوشایندی به وی دست می دهد و برای ایجاد توازن و تعادل نیازمند به کارگیری نیروهای درونی و حمایت های خارجی باشد و در این اسلوب سازو کارهای جدید موفق شود و مساله را به نفع خود حل کند، گویند فرایند سازگاری به وقوع پیوسته است ( اسلامی نسب،1373).موشازیندر دو نوع شیوه سازگاری را مطرح می کند: 1) سازگاری هیجان مدار: شامل استراتژی های تخیلی کردن، فعالیت های هوشیاری که تحت تاثیر قانونمندی خاصی است 2)سازگاری مساله مدار: شامل استراتژهای حل مساله، عقلانی کردن، کم کردن موقعیت استرس زا( موشازیندر،1996).
تحلیل فرایند سازگاری
جریان سازگاری از مراحل به هم پیوسته گوناگونی تشکیل شده که افراد را در حالات گوناگون در برمی گیرد.آغاز فرایند سازگاری از نیاز یا سائق آغاز شده و با ارضای آن تمام می شود. بنابراین مراحل سازگاری را می توان خروج از حالت تعادل و رسیدن به حالت تعادل جدید دانست. چرخه سازگاری را می توان به صورت زیر مطرح کرد( اسلامی نسب،1373). ...
...
عوامل مستعد كننده در اختلالات سازگاری
1-نظریه بین فردی سالیوان(1956): نقش مادر و محیط پرورش ظرفیت كودك را نسبت به واكنش در مقابل فشار روانی در آینده مورد تاكید قرار داده است. عدم توانایی مادر است كه اجازه استقلال به كودك نمیدهد و در نتیجه فرد در آینده دچار مشكلاتی در ارتباط با سازش با مسائل زندگی می شود.
2-نظریه روان پویایی اریكسون(1963): یك روش منظم و سازماندهی شده را جهت تشكیل شخصیت كه با كسب وظایف خاص در هریك از مراحل زندگی به وجود آید، پیشنهاد كرده است اشكال در سازش روانی مواقعی اتفاق میافتد كه فرد نتواند با موفقیت كار و وظایف متناسب با آن سن را انجام دهد و در سطح پایینتری از تكامل تثبیت شود.
3-نظریه یادگیری ولف(1973): به نظر او كلیه رفتارها آموخته میشوند و میتوان آنها را از یاد برد و یا با رفتار مناسبتر و موثرتر جایگزین كرد. افراد مبتلا به مشكلات سازشی، یادگیری منفی را از طریق الگوی ناكافی در نظام خانوادگی معیوب یا ناتوان تجربه كرهاند(اسلامی نسب، 1373، ص203).
نشانگان موضعی سازگاری
نشانگان موضعی سازگاری یك واكنش موضعی بدن نسبت به تنیدگی میباشد. این واكنش شامل كل بدن نیست و شامل قسمتی از بدن میباشد(بافت، عضو). تنیدگی باعث سازگاری موضعی میشود ممكن است ضربهای یا بر اثر بیماری باشد. سازگاری موضعی یك واكنش سازگاری كوتاه مدت است و مقدمتاً برای حفظ ثبات محیط داخلی صورت میگیرد، هرچند بدن قادر به نشان دادن بسیاری از واكنشهای موضعی تنیدگی میباشد.
نشانگان عمومی سازگاری
نشانگان عمومی سازگاری یك مدل بیوشیمیایی تنیدگی است كه به وسیله هانس سیله ارائه شده است. مفهوم عوامل تنیدگی آور به عنوان عواملی كه باعث تنیدگی میشود نیز به وسله سلیه(1976) بیان شد.
سه مرحله در سازگاری عمومی وجود دارد، این سه مرحله عبارتند از:
1-در مرحله اول یا واكنش اخطار
فرد یك عامل تنیدگی آور اختصاصی را دریافت میكند و مكانیسمهای دفاعی مختلف فعال میشوند.
2-مرحله دوم سازگاری عمومی مقاومت است. حال با دریافت خط و بسیج منابع به وجود آورنده آن بدن سعی به سازگاری با عامل تنیدگی آور میكند.
3-مرحله سوم یا خستگی
كه نتیجه خستگی مكانیسمهای سازگاری است. بدون دفاع بر علیه عوامل تنیدگی آور بدن ممكن است یا به استراحت بپردازد و یا مكانیسمهای دفاعی خود را برای بازگشت به حالت طبیعی بسیج نماید و یا خستگی كامل رخ دهد و مرگ پیش آید (تیلور و همكاران، 1997 به نقل از ایلالی، 1376 ص36-34). ...
...
روی آوردهای خانوادههای دارای كودك استثنایی ناتوان
الف)روی آورد مرحلهای به خانواده:
پارهای از خانوادهها در نائل آمدن به واقعیت«پدیده استثنایی» یك توالی پنج مرحلهای را پشت سر می گذارند كه عبارتند از:
1-ضربه
2-انكار
3-غم و خشم
4-موازنه
5-نظم دوباره و سازش یافتگی
از مزیتهای این روی آورد این است كه چون توالی ثابتی دارد میتوان والدین به ویژه والدینی كه در مرحله اضطراب متوقف شدهاند را به شكلی وادار كرد كه به مرحله خشم و سپس سازش یافتگی دست یابند و از سرمایهگذاری بیش از حد انرژی در یك مرحله خاص اجتناب ورزیده و دست به جابجایی سرمایه بزند و تا حد امكان گذار به مرحله سازش یافتگی هموار گردد.
ب)روی آورد سیستمی به خانواده:
یك رویآوردسیستمی میگوید خانواده یك مجموعه خنثی و بیگرایش نیست بلكه اعضای خانواده به هم وابسته هستند و هر حادثهای میتواند كل نظام خانواده را زیر تاثیر خود بگیرد. در روی آورد سیستمی مداخلههای مبتنی بر بهداشت روانی بر فرد متمركز نیست بلكه بر خانواده تاكید میورزد. الگوی «ترنبولها» الگوی خاصی در رویآورد سیستمی است كه به چهار مولفه زیر اشاره دارد:
1-ویژگی های خانواده
2-تعامل خانواده
3-كنشهای خانواده
4-چرخه زندگی خانواده(كافمن و هالاهان[1]، 1991).
خود تعامل خانواده به چگونگی درك كنشهای خانواده بستگی دارد. در اینجا دو نكته مهم است یكی میزان «به هم پیوستگی زن و شوهر» و دیگری «درجه سازش یافتگی» آنان است. به هم پیوستگی كم به عدم حمایت از وكودك دارای معلولیت منجر میشود و به هم پیوستگی زیاد به حمایت افراطی از كودك و متعاقباً به عدم تكامل و استقلال او منتهی میشود. سازش یافتگی به انعطاف پذیری و تقبل نقشهای متعدد زن و شوهر به ویژه در غیاب و یا در حال ناتوانی دیگری اشاره دارد. خلاءها و كمبودهای یكدیگر را از طریق نقش پذیریهای فعال و مضاعف عمل كردن در برابر موقعیتهای غیرعادی جبران میكنند (شریفی درآمدی، 1380، ص170-168).
لئوكانر، روانپزشك معروف كودك، واكنشهای والدین نسبت به کم توانی هوشی كودكشان را به سه نوع تقسیم میكند:
الف)قبول واقعیت و پذیرش كودك دارای معلولیت.
ب)تغییر شكل دادن واقعیت.
ج)انكار كامل وجود هرگونه کم توانی.
كانر[2] تاكید میكند تا زمانی كه این نگرشها هم جنبههای مراقبت و اداره كودك کم توان را تحت الشعاع قرار میدهند، وظیفه پزشكان شناسایی نگرش موجود در والدین و معاینه كودك به منظور پذیرش كودك کم توان توسط خانوادهها است. دلایل مختلفی برای اینكه والدین یكی از این عكس العملها را بروز دهند میتواند ارائه شود از جمله طبعیت و خوی فردی والدین، آموزش و فرهنگ والدین، اقتصاد در زمینههای اجتماعی و فلسفه اساسی آنها برای زندگی (سلیمی اشكوری، 1366). ...
...
19. Hallahan & Kafman
20. Kaner
...
پیشینه پژوهش:
به منظور بررسی شیوه سازگاری و تطابق پدر و مادر دارای کودک سندروم دان ( دامروش،1982 به نقل از ایلالی) تحقیقی در مریلند بر روی 25 خانواده این بیماران انجام داد. محقق، والدین کودکان شیر خوار تا سن بلوغ را مورد بررسی قرار داد. او از پرسشنامه سازگاری والدین و غمگینی مزمن برای بررسی استفاده کرد. در این تحقیق تفاوت شیوه سازگاری پدر و مادر به وضوح نشان داده شده است. پدران 83 درصد تطابق با ثبات داشتند. و مادران 68 درصد دچار بحران های روانی بودند. و میزان بالایی از افسردگی مزمن داشتند.1 درصد رفتارهای سازگاری پدر و مادر با یکدیگر تفاوت داشت. مادران سطح بالایی از احساس تحمل ، بار سنگین فشار، گرفتگی، پریشانی مطرح کردند. نگرانی از آینده، اضطراب و ترس برای چیزهایی که افراد دیگر در باره آنها می گویندو احساس حسادت و تنفر نسبت به مادران کودکان سالم داشتند.
پرمقیاس طی تحقیقی با عنوان بررسی عوامل موثر بر نگرش مادران دارای فرزند کم توان هوشی نسبت به شیوهای نگهداری فرزندان کم توان هوشی در خانواده و موسسه شبانهروزیبر اساس آزمون خیدو در سطح معنیداری01/0p<نشان داد که اکثریت مادران: 1- از اینکه فرزند معلول در کنار خانواده باشد احساس راحتی و آرامش میکنند. 2- از اینکه فرزند معلول خود را به موسسه بسپارند احساس گناه میکنند. 3- حضور فرزند معلول ذهنی را در خانواده موجب گرمی روابط بین اعضای خانواده میدانند. 4- میزان دریافتی کمک هزینه نگهداری فرزند کم توان هوشیدر خانواده را کافی نمیدانند. 5- اصلا بچهدار نشدن را به داشتن فرزند کم توان هوشیترجیح میدهند.همچنین یافتههای تحقیق بر اساس آزمون تحلیل واریانس نشان میدهد: بین میزان و چگونگی حمایت و نوع آن با شیوه نگهداری فرزند کم توان هوشیدر خانواده در سطح05/0 p <رابطه معنیدار وجود دارد.نتایج بدست آمده از آزمون خیدو نشان میدهد که بین سن فرزند دارای معلولیت (بالای 15 سال و زیر 15 سال) و نوع نگرش مادران در شیوه نگهداری در سطح05/0p<رابطه معنیدار وجود دارد به صورتیکه مادران دارای فرزند کم توان هوشیزیر 15 سال دارای نگرش مثبت نسبت به شیوه نگهداری فرزند معلول در خانواده میباشند.نتایج بدست آمده از آزمون خیدو نشان میدهد که: 1. بین فوت همسر و نگرش مادران با شیوه مراقبت از فرزندان معلول در خانواده رابطه معنیدار وجود ندارد. 2. بین ازدواج فامیلی و نوع نگرش نسبت به نگهداری فرزند معلول در خانواده رابطه معنیدار وجود ندارد. 3. بین داشتن مسکن مستقل (شخصی) و شیوه مراقبت از فرزند معلول در خانواده رابطه معنیدار وجود ندارد. 4. بین جنسیت فرزند معلول و شیوه مراقبت از فرزند معلول در خانواده رابطه معنیدار وجود ندارد 5 . میزان جنسیت فرزند معلول و شیوه مراقبت از فرزند معلول در خانواده رابطه معنیدار وجود ندارد ...
خرید و دانلود آنی فایل